بی تاب 313

مجموعه فرهنگی، مذهبی

۳ مطلب با موضوع «روزنه ای از اسرار سیدالشهداء اباعبدالله الحسین علیه السلام» ثبت شده است

إذا شئت النجاۀ فزر حسیناً

 

اثر غبار پای زائر امام حسین سلام الله علیه

 

پدر جمال الدین خلیعی موصلی، حاکم موصل و ناصبی و یکی از دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) بود. مادرش هم ناصبیه بود و چون پسری برایش متولد نمیشد؛ به مقتضای عقیده فاسد خویش، نذر کرد که اگر خدای به او پسری عطا کند؛ به شکرانه او، پسر را سر راه زوار حضرت اباعبدالله (علیه السلام) بفرستد، تا زواری را که از شام و جبل عامل میآیند و عبور آنها از موصل است به قتل برساند (و اموال آنها را غارت کند.)
بالاخره بعد از مدتی جمال الدین متولد میشود! چون جمال الدین به حد جوانی میرسد، مادرش او را از نذر خود خبردار میکند. لاجرم او همراه با مادرش، به دنبال زواری که از موصل عبور کرده بودند؛ رفت.
هنگامی که به مسیب رسید، دید زوار از جسر عبور کرده اند. بنابراین در همان جا توقف کرد تا هنگامی که زوار مراجعت کردند، آنها را به قتل برساند.
جمال الدین در کناری کمین کرده بود و در همان حال به خواب فرورفت. در عالم رویا دید قیامت برپا شده است و ملائکه آمدند و او را گرفتند و در آتش انداختند. اما آتش او را نسوزاند و به او اثر نکرد. ملک موکل جهنم به آتش خطاب کرد: چرا او را نمیسوزانی؟!
آتش گفت: غبار زوارکربلا بر او نشسته است!
پس او را از جهنم بیرون آوردند و شستشو دادند و دوباره او را درآتش انداختند ولی باز هم آتش او را نسوزاند.ملک گفت: چرا حالا دیگر او را نمی سوزانی؟!
آتش گفت: شما ظاهر بدن او را شستید، اما غبار داخل در جوف او شده است!جمال الدین از خواب بیدار شد و از آن عقیده فاسد برگشت و مذهب تشیع را اختیار کرد و مشغول مداحی حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) شد.
 بعضی مینویسند: او به کربلا آمد و بعضی شعرا این شعر را به او نسبت داده اند:
اذا شئتَ النجاةَ فزُر حسیناً
 لکی تلقی الالهَ قریرَ عین
فانّ النارَ لیس تمس جسماً
 علیه غبار زوار الحسین
یعنی :اگر نجات از آتش میخواهی، پس حضرت امام حسین (علیه السلام) را زیارت کن! زیرا آتش به بدنی که غبار زوار حسین (علیه السلام) بر آن نشسته باشد، آسیب نمیرساند.

📚الغدیر ج6ص12

۲۱ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الحسین سلام الله علیه

شأن والای حضرت زینب درنزد سیدالشهداء علیهماالسلام

 

منقول از کتاب "تحفة العالم" سید جعفر آل بحر العلوم چنین است :
در جلالت شأن و قدر زینب کبری (علیها السلام) همین بس که روزى وارد بر برادر شد. امام حسین (علیه السّلام) قرآن تلاوت می فرمود‌؛چون حضرت زینب(علیهاالسلام) وارد شد قرآن را روى زمین نهاد و سر تا پاى براى احترام خواهر بلند شد و او را احترام و تجلیل فرمود.

ریاحین الشریعه ج3ص75

۰۵ فروردين ۹۹ ، ۰۱:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الحسین سلام الله علیه

نه من نه مقدس اردبیلی یادمان نمی رود

 

شیخ احمد کافى واعظ اهلبیت (علیهم السلام) رضوان اللّه تعالى علیه نقل فرمود:
که خود مرحوم ملا احمد مقدس اردبیلى فرمود:
با طلبه ها پیاده کربلا مى آمدیم در بین راه یک آقا طلبه اى بود که گاهى براى ما روضه مى خواند که امام حسین (علیه السلام) یک نمکى در حنجره اش گذاشته بود.
مقدس اردبیلى مى فرماید:
 آمدم کربلا زیارت اربعین بود از بسکه دیدم زائر آمده و شلوغ است، گفتم: داخل حرم نروم با این طلبه‌ها مزاحم زوار از راه دور آمده نشویم. گفتم: همین گوشه صحن مى ایستم زیارت مى خوانم، طلبه‌ها را دور خودم جمع کردم یک وقت گفتم: طلبه‌ها! این آقا طلبه اى که در راه براى ما روضه مى خواند کجا است، گفتند: آقا در بین این جمعیت نمى دانیم کجا رفته است.
در این اثناء دیدم یک عربى مردم را مى شکافت و بطرف من آمد و صدا زد:
 ملا احمد مقدس اردبیلى مى خواهى چه کنى؟
گفتم مى خواهم زیارت اربعین بخوانم، فرمود: بلندتر بخوان من هم گوش کنم.
زیارت را بلندتر خواندم یکى دو جا توجه‌ام را به نکاتى ادبى داد وقتى که زیارت تمام شد به طلبه ها، گفتم: این آقا طلبه پیدایش نشد؟
 گفتند: آقا نمى دانیم کجا رفته است یک وقت این عرب بمن فرمود:
 مقدس اردبیلى چه مى خواهى
 گفتم: یکى از این طلبه‌ها در راه براى ما گاهى روضه مى خواند، نمى دانم کجا رفته، مى خواستم اینجا بیاید و براى ما روضه بخواند.
آقاى عرب بمن فرمود مقدس اردبیلى مى خواهى من برایت روضه بخوانم؟ گفتم: آرى آیا به روضه خواندن واردى؟ فرمود: آرى که در این اثناء دیدم عرب رویش را به طرف ضریح اباعبداللّه الحسین (ع) کرد و از همان طرز نگاه کردن ما را منقلب کرد یکوقت صدا زد:
 یا اباعبدالله! نه من و نه این مقدس اردبیلى و نه این طلبه‌ها هیچ کدام یادمان نمى رود از آن ساعتى که مى خواستى از خواهرت زینب (علیهاالسلام) جدا شوى...
در این هنگام دیدم کسى نیست فهمیدم این عرب مهدى زهرا (علیهاالسلام) بوده واقعا ساعت حساس و عجیبى بود.
 
در آن وداع آخرین
زینب به آه آتشین
مى گفت با سلطان دین
مهلاً مهلا یابن الزهرا (علیهاالسلام)

 

 

۲۴ اسفند ۹۸ ، ۰۷:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الحسین سلام الله علیه