بی تاب 313

مجموعه فرهنگی، مذهبی

۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیتاب 313» ثبت شده است

سالروز ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به قم

 

بیست و سوم ربیع الاول، سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به قم است که در این مطلب به سؤالی پیرامون علت ورود حضرت به ایران پاسخ خواهیم داد:

- سؤال

علت ورود حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به ایران چه بوده است؟

  

- پاسخ

علت ورود حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ، به مسئله مهاجرت برادر بزرگوارش حضرت امام رضا  ـ علیه السّلام ـ به ایران مربوط است. یعنی در راستای سفر آنحضرت انجام گرفته.

مأمون در سال ۲۰۰ هـ. ق امام رضا  ـ علیه السّلام ـ را به مرو فرا خواند و بنا به نقلی بعد از استقرار آن حضرت در ایران نامه‌ای خطاب به خواهر گرامی‌اش حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ مرقوم فرمودند و آن را توسط یکی از غلامانش به مدینه منوره ارسال فرموده است. امام  ـ علیه السّلام ـ به غلامش دستور داد که در هیچ منزلی توقف نکند تا در اندک زمان ممکن آن نوشته را به مدینه برساند. غلام خود را به مدینه منوره رسانید و نامه امام هشتم را به خدمت حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ تسلیم نمود. و آن حضرت به مجرد رسیدن نامه برادرش خود را آماده سفر نمود. این روایت در کتابهای دست اول و قدیمی ذکر نشده است. [۱]

بنا به نقل دیگر حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ بعد از یک سال از ورود حضرت رضا  ـ علیه السّلام ـ به سرزمین خراسان به قصد زیارت و دیدار با برادر خود از مدینه به قصد خراسان حرکت کرد. این روایت معتبر تر است. [۲]

طبق این دو نقل حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به شوق دیدار برادر و امام زمان خود در سال ۲۰۱ هـ با گروهی از اطرافیان خود از مدینه حرکت کرد و وقتی به ساوه رسید مریض شد. سؤال فرمود: تا قم چقدر راه است؟ گفتند: ده فرسخ، فرمود مرا به قم برسانید. او را به قم رسانیدند. [۳] بنا به نقل دیگر وقتی آن حضرت به ساوه رسیدند عده‌ای از دشمنان اهل بیت  ـ علیهم السلام ـ با اشاره مأمون عباسی راه را بر آنان بستند و در یک درگیری نابرابر، همه برادران و اکثر همراهان مرد آن حضرت را به شهادت رساندند و حضرت معصومه از شدت تأثر و تألمات به سختی بیمار گشتند به نحوی که ادامه سفر برایشان ناممکن گردید. [۴]

اگرچه برخی نقل‌های ضعیف این جریان را نقل می‌کنند ولی این مطالب در منابع معتبری به چشم نمی‌خورد و هیچ یک از منابع معتبر تاریخی چنین درگیری را گزارش نکردند و همچنین این مطالب با توجه به موقعیت امام رضا  ـ علیه السّلام ـ در آن موقع بعید به نظر می‌رسد.

حال این سؤال مطرح می‌شود که آیا مردم قم از آمدن حضرت معصومه به ساوه اطلاع یافته و به استقبال آن حضرت رفته‌اند و با تجلیل و احترام به قم آوردند، یا خود او به طرف قم حرکت کرده است؟ طبق نقل کتاب معتبر تاریخ قم، روایت صحیح این است که چون خبر به آل سعد رسید با هم اتفاق کردند که از آن حضرت درخواست کنند به قم بیاید و موسی بن خزرج بن سعد اشعری بیرون آمد و چون به شرف ملازمت حضرت فاطمه رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بکشید و به در سرای خود فرود آورد. محل و سرای موسی بن خزرج  و حجره‌ای که حضرت معصومه در آن به عبادت پرداخته، اکنون مشخص و زیارتگاه است. [۵]

بنابراین آنچه از منابع معتبر بر می آید اینست که حضرت معصومه برای دیدن برادر خود به طرف ایران حرکت کرده است. شاید وضع نامطلوب مدینه برای زندگی (از جهت آزار و اذیت علویان توسط حکومت) و محدودیتهای آن در مصمم شدن حضرت معصومه تاثیر داشته باشد. همچنین در طول مسیر ایشان به تبلیغ امامت و تشیع نیز پر داخته باشد. ولی عمده دلیل مسافرت حضرت معصومه، زیارت برادر بوده است.

   

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱. حضرت معصومه فاطمه دوم، نویسنده: محمد محمدی اشتهاری.

۲. تاریخ قم، نویسنده حسن بن محمد قمی.

۳. فروغی از کوثر، نویسنده الیاس محمد بیگی.

۴. کریمه اهل بیت، نویسنده علی اکبر مهدی پور.

   

ادامه مطلب...
۲۰ آبان ۹۹ ، ۰۹:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الحسین سلام الله علیه

یا حجت ابن الحسن

۲۱ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الحسین سلام الله علیه

المنتظر

۲۱ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الحسین سلام الله علیه

إذا شئت النجاۀ فزر حسیناً

 

اثر غبار پای زائر امام حسین سلام الله علیه

 

پدر جمال الدین خلیعی موصلی، حاکم موصل و ناصبی و یکی از دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) بود. مادرش هم ناصبیه بود و چون پسری برایش متولد نمیشد؛ به مقتضای عقیده فاسد خویش، نذر کرد که اگر خدای به او پسری عطا کند؛ به شکرانه او، پسر را سر راه زوار حضرت اباعبدالله (علیه السلام) بفرستد، تا زواری را که از شام و جبل عامل میآیند و عبور آنها از موصل است به قتل برساند (و اموال آنها را غارت کند.)
بالاخره بعد از مدتی جمال الدین متولد میشود! چون جمال الدین به حد جوانی میرسد، مادرش او را از نذر خود خبردار میکند. لاجرم او همراه با مادرش، به دنبال زواری که از موصل عبور کرده بودند؛ رفت.
هنگامی که به مسیب رسید، دید زوار از جسر عبور کرده اند. بنابراین در همان جا توقف کرد تا هنگامی که زوار مراجعت کردند، آنها را به قتل برساند.
جمال الدین در کناری کمین کرده بود و در همان حال به خواب فرورفت. در عالم رویا دید قیامت برپا شده است و ملائکه آمدند و او را گرفتند و در آتش انداختند. اما آتش او را نسوزاند و به او اثر نکرد. ملک موکل جهنم به آتش خطاب کرد: چرا او را نمیسوزانی؟!
آتش گفت: غبار زوارکربلا بر او نشسته است!
پس او را از جهنم بیرون آوردند و شستشو دادند و دوباره او را درآتش انداختند ولی باز هم آتش او را نسوزاند.ملک گفت: چرا حالا دیگر او را نمی سوزانی؟!
آتش گفت: شما ظاهر بدن او را شستید، اما غبار داخل در جوف او شده است!جمال الدین از خواب بیدار شد و از آن عقیده فاسد برگشت و مذهب تشیع را اختیار کرد و مشغول مداحی حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) شد.
 بعضی مینویسند: او به کربلا آمد و بعضی شعرا این شعر را به او نسبت داده اند:
اذا شئتَ النجاةَ فزُر حسیناً
 لکی تلقی الالهَ قریرَ عین
فانّ النارَ لیس تمس جسماً
 علیه غبار زوار الحسین
یعنی :اگر نجات از آتش میخواهی، پس حضرت امام حسین (علیه السلام) را زیارت کن! زیرا آتش به بدنی که غبار زوار حسین (علیه السلام) بر آن نشسته باشد، آسیب نمیرساند.

📚الغدیر ج6ص12

۲۱ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الحسین سلام الله علیه

انتظار فرج

 

 

مولا امیرالمؤمنین علی (سلام الله علیه):

انتَظِروا الفَرَجَ وَلا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله.

همواره در انتظار (فرج و ظهور صاحب‌الزمان سلام الله علیه) باشید و یأس و ناامیدی از رحمت خدا به خود راه مدهید.

 بحارالانوار، ج ١٥، ص ١٢٣

 

۲۱ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الحسین سلام الله علیه

معارف مهدوی بخش سوم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۲۰ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الحسین سلام الله علیه

معارف مهدوی بخش دوم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۲۰ فروردين ۹۹ ، ۱۰:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الحسین سلام الله علیه

متن کامل شعر به طاها به یاسین

 

دکلمه زیبا و دلنشین «به طاها به یاسین» را حتما همه بارها و بارها شنیده‌اید. دکلمه معروفی که از تلویزیون پخش می‌شود بخشی از بحر طویلی است که توسط حاج مجتبی روشن روان یکی از مداحان و شاعران باصفای اهل بیت سروده شده است.

 

به طاها به یاسین، به معراج احمد، به قدر و به کوثر، به وحی الهی، به قرآن جاری، تو تورات موسی و انجیل عیسی

بسی پادشاهی کنم در گدایی، چو باشد گدای گدایان زهرا؛ چه شب ها که زهرا دعا کرده تا ما، همه شیعه گردیم و بی تاب مولا

(دوباره بساط طرب شد مهیا، دوباره رسیده شب شور و غوغا؛شب می فروشی،شب باده نوشی، شب لب نهادن به لب های صهبا

شب هو کشیدن، گریبان دریدن، شب پر کشیدن، پریدن به بالا؛ چه شب ها که زهرا دعا کرده تا ما، همه شیعه گردیم و بی تاب مولا)  

**

غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما؛ مسیرت مشخص، امیرت مشخص، مکن دل دل ای دل، بزن دل به دریا

که دنیا به خسران عقبا نیرزد، به دوری ز اولاد زهرا نیرزد، و این زندگانی فانی، جوانی، خوشی های امروز و اینجا، به افسوس بسیار فردا نیرزد.

اگر عاشقانه هوادار یاری، اگر مخلصانه گرفتار یاری؛ اگر آبرو می گذاری به پایش، یقیناً  یقیناً خریدار یاری

بگو چند جمعه گذشتی زخوابت؟ چه اندازه در ندبه ها زار یاری؟ به شانه کشیدی غم سینه اش را؟ و یا چون بقیه تو سربار یاری

اگر یک نفر را به او وصل کردی، برای سپاهش تو سردار یاری؛ به گریه شبی را سحر کردی یا نه؟ چه مقدار بی تاب و بیمار یاری؟

دل آشفته بودن دلیل کمی نیست، اگر بی قراری، بدان یار یاری؛ و پایان این بی قراری بهشت است، بهشتی که سرخوش زدیدار یاری

نسیم کرامت وزیدن گرفته، و باران رحمت چکیدن گرفته؛ مبادا بدوزی نگاه دلت را، به مردم که بازار یوسف فروشی در این دوره بد، شدیداً گرفته

خدایا به روی درخشان مهدی، به زلف سیاه و پریشان مهدی، به دست کریم و نگاه رحیمش، به چشم امید فقیران مهدی

به حال نیاز و قنوت نمازش، به سبحان سبحان  سبحان مهدی؛ به برق نگاه و به خال سیاهش، به عطر ملیح گریبان مهدی

به حج جمیلش، به جاه جمیلش، به صوت حجازی قرآن مهدی، به صبح عراق و شبانگاه شامش، به آهنگ سمت خراسان مهدی

به جان داده های مسیر عبورش، به شهد شهود شهیدان مهدی؛ مرا دائم الاشیاقش بگردان، مرا سینه چاک فراقش بگران؛ تفضل بفرما بر این بنده بی سراپا،مرا همدم و محرم و هم رکاب سفرهای سوی خراسان و شام و عراقش بگردان ...

**

( ندیدم شهی در دل آرایی تو، به قربان اخلاق مولایی تو؛ تو خورشیدی و ذره پرتوترینی،فدای سجایای زهرایی تو

نداری خمایری به مشتاقی من، ندیدم نگاهی به صهبایی تو، نداری خرابی به بی تابی من، ندیدم سبویی به مینایی تو

نداری مریضی به بدحالی من، ندیدم دمی چون مسیحایی تو؛ نداری غلامی به تنهایی من، ندیدم غریبی به تنهایی تو

نداری اسیری به شیدایی من، ندیدم کسی را به آقایی تو.

امید غریبانِ تنها کجایی؟ چراغ سرِ قبر زهرا کجایی؟ تجلی طاها، گل اشک مولا، دل آشفته داغ آن کوچه غم، گرفتار گودال خونین، دل افکار غم های زینب، سیه پوش قاسم، عزادار اکبر گل باغ لیلا، پریشان دست علم گیر سقا، نفس های سجاد، نواهای باقر، دعاهای صادق، کس بی کسی های شب های کاظم، حبیب رضا و انیس غریب جوادالائمه، تمنای عزیز دل عسکری، پس نگارا بفرما کجایی ... کجایی؟)

**

( دلم جز هوایت هوایی ندارد، لبت غیر نامت نوایی ندارد؛ وضو و اذان و نماز و قنوتم، بدون ولایت صفایی ندارد

دلی که نشد خانه یاس نرگس، خراب است و ویران، بهایی ندارد؛ مرا در کمندت بیفکن که دیگر، گرفتار عشقت رهایی ندارد

خوشا آنکه غیر از ظهورت نگارا، شب قدر دیگر دعایی ندارد؛ یداللهی و حق به جز دست مشکل گشای تو مشگل گشایی ندارد

غلام تو از ازل تا قیامت که این بندگی انتهایی ندارد؛ بیا تا جوانم بده رخ نشانم، که این زندگانی وفایی ندارد

نگارا نگاهی که جز نوش لعلت، دل زخم خورده دوایی ندارد؛ بیا تا نمردم به فکر دوا باش، به فکر علاج دل بی نوا باش

کریما! رحیما! رئوفا! عطوفا! نگارا! بهارا! بیا جان مولا، بیا جان زهرا، بیا جان زینب، بیا جان سقا

سحر خیز مکه، سحر خیز کوفه، سحر خیز مشهد، سحر خیز کرب و بلا و مدینه، سحر یاد ما باش... سحر یاد ما باش...!)

۲۰ فروردين ۹۹ ، ۱۰:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الحسین سلام الله علیه

عکس نوشته شعری

 

 

 

 

۱۹ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الحسین سلام الله علیه

تربیت یافته ولایت

۱۹ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خادم الحسین سلام الله علیه