امام جواد علیه السلام:
مومن به توفیق خدا و داشتن پندگویی درونی و خوی نصیحت پذیری از کسی که او را نصیحت می کند نیاز دارد
الْمُؤْمِنُ یَحْتَاجُ إِلَى تَوْفِیقٍ مِنَ اَللَّهِ وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ
تحف العقول صفحه 457
امام جواد علیه السلام:
مومن به توفیق خدا و داشتن پندگویی درونی و خوی نصیحت پذیری از کسی که او را نصیحت می کند نیاز دارد
الْمُؤْمِنُ یَحْتَاجُ إِلَى تَوْفِیقٍ مِنَ اَللَّهِ وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ
تحف العقول صفحه 457
فضائل بی شمار
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست / که تر کنم سرانگشت و صفحه بشمارم
پیامبری هم که علی را شناخته اعتراف دارد که فضائل او قابل شماره و احصی نیست.
ابن عباس می گوید پیامبر اکرم(ص) فرمود: «لو انّ الفیاض(1) اقلام و البحر
مدادٌ و الجنّ حسّابٌ و الانس کتابٌ مااحصوا فضائل علیّ بن ابی طالبٍ؛(2)
اگر انبوه درختان (و باغها) قلم، و دریا مرکب، و تمام جنّیان حسابگر، و
تمام انسان ها نویسنده باشند قادر به شمارش فضائل علی بن ابی طالب نخواهند
بود»
و در جای دیگر پیامبر اعظم فرمود: «انّ اللّه تعالی جعل لاخی
علیٍّ فضائل لاتحصی کثرة فمن ذکر فضیلةً من فضائله مقرّابها غفر اللّه له
ما تقدّم من ذنبه و ماتأخّر؛ براستی خداوند برای برادرم علی(ع) فضائل بی
شماری قرار داده است که اگر کسی یکی از آن فضایل را از روی اعتقاد و اعتراف
بیان نماید، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می بخشد.
و من
کتب فضیلةً من فضائله لم تزل الملائکة تستغفرله ما بقی لتلک الکتابه رسم، و
من استمع فضیلةً من فضائله کفّر اللّه له الذّنوب الّتی اکتسبها بالاستماع
و من نظر الی کتابٍ من فضائله کفّر اللّه له الذّنوب الّتی اکتسبها
بالنّظر،(3)
اگر کسی یکی از فضائل آن حضرت را بنویسد، تا هنگامی
که آن نوشته باقی است، ملائکه برای او استغفار می کنند و اگر کسی یکی از
فضائل آن حضرت را بشنود، خداوند همه گناهانی را که از راه گوش انجام داده
است می بخشد، و اگر کسی به نوشته ای درباره فضائل علی(ع) نگاه کند، خداوند
تمام گناهانی که از راه چشم کرده است می پوشاند و از آن در می گذرد.»
1- در نقل بحارالانوار دارد، «الرّیاض = با همه درختان» ر ک بحارالانوار، ج 28، ص 197 و بحار ج 35، ص 8 - 9.
2- المناقب، الموفق بن احمد الخوارزمی، قم، جامعه مدرسین، چاپ چهارم، ص
32، ابن شاذان، مأة منقبه، قم مدرسةالامام المهدی(ع)، ص 177، حدیث 99، این
حدیث را منابع متعدد اهل سنت مانند، عسقلانی، لسان المیزان، ج 5، ص 62،
ذهبی، میزان الاعتدال، ص 467و...نقل نموده است.
3- المناقب، همان ص 32، حدیث 2؛ فرائد السمطین، ج 1، ص 19، ینابیع المودة، قندوزی باب 56، مناقب السبعون، حدیث 70.
علی را جز خدا و نبی(ص) نشناختند
راستی این اعجوبه کون کیست که همه در شناخت او در مانده اند، عدّه ای او
را تا سر حدّ خدایی بالا برده اند، و عدّه ای حتی در بندگی او شک دارند که:
در مسجد کوفه شهیدش کردند. گفتند مگر اهل نماز است علی؟! و آن که او را
حقیقتاً شناخت خدای او و رسول خدایش بود.
پیامبر اعظم(ص) خطاب به
علی(ع) فرمود: «یا علی ما عرف اللّه حق معرفته غیری و غیرک و ما عرفک حق
معرفتک غیر اللّه و غیری؛(1) ای علی! خداوند متعال را نشناخت به حقیقت
شناختش جز من و تو، و تو را نشناخت آن گونه که حق شناخت توست، جز خدا و
من.»
و در جای دیگر فرمود: «یا علی لایعرف اللّه تعالی الّا انا و
انت و لایعرفنی الّا اللّه و انت و لا یعرفک الّا اللّه و انا؛(2) ای علی!
خدا را نشناخت جز من و تو، و مرا نشناخت جز خدا و تو و تو را نشناخت مگر
خدا و من.»
1- مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 268.
2- محمد تقی مجلسی، روضةالمتقین، ج 13، ص 273
در مدح تو ای مظهر اضداد چه گوییم / بالاست مقام تو و گفتار قصیر است
با این که تویی پادشه عالم هستی / کرباس تو را جامه و فرش تو حصیر است
راستی درباره عظمت و فضائل و مقامات امیرمؤمنان علی(ع) سخن گفتن هرچند در
ابتدا سهل می نماید ولی با مقداری فرورفتن در بحر فضائل بی شمار او انسان
متوجه می شود که بیان فضائل سخت مشکل و دشوار است «که عشق اول نمود آسان
ولی افتاد مشکلها»
زیبا گفته خلیل بن احمد وقتی از او درباره
فضائل علی(ع) پرسش شد: «کیف اصف رجلاً کتم اعادیه محاسنه و حسداً و احبّائه
خوفاً و ما بین الکلمتین ملأالخائفین؛(1) چگونه می توانم مردی را توصیف
کنم که دشمنانش از روی حسادت و دوستانش از ترس(دشمنان)محاسن او را پنهان
نمودند، در بین این دو رفتار شرق و غرب عالم محامدش را فراگرفته است.
آنچه پیش رو دارید نگاهی است گذرا به فضائل و اوصاف امیرمؤمنان علی(ع) از
زبان پیامبر اکرم(ص) در منابع اهل سنّت چرا که: خوشتر آن باشد که وصف
دلبران / گفته آید در کتاب دیگران
علی را جز خدا و نبی(ص) نشناختند
راستی این اعجوبه کون کیست که همه در شناخت او در مانده اند، عدّه ای او
را تا سر حدّ خدایی بالا برده اند، و عدّه ای حتی در بندگی او شک دارند که:
در مسجد کوفه شهیدش کردند. گفتند مگر اهل نماز است علی؟! و آن که او را
حقیقتاً شناخت خدای او و رسول خدایش بود.
پیامبر اعظم(ص) خطاب به
علی(ع) فرمود: «یا علی ما عرف اللّه حق معرفته غیری و غیرک و ما عرفک حق
معرفتک غیر اللّه و غیری؛(2) ای علی! خداوند متعال را نشناخت به حقیقت
شناختش جز من و تو، و تو را نشناخت آن گونه که حق شناخت توست، جز خدا و
من.»
و در جای دیگر فرمود: «یا علی لایعرف اللّه تعالی الّا انا و
انت و لایعرفنی الّا اللّه و انت و لا یعرفک الّا اللّه و انا؛(3) ای علی!
خدا را نشناخت جز من و تو، و مرا نشناخت جز خدا و تو و تو را نشناخت مگر
خدا و من.»
فضائل بی شمار
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست / که تر کنم سرانگشت و صفحه بشمارم
پیامبری هم که علی را شناخته اعتراف دارد که فضائل او قابل شماره و احصی نیست.
ابن عباس می گوید پیامبر اکرم(ص) فرمود: «لو انّ الفیاض(4) اقلام و البحر
مدادٌ و الجنّ حسّابٌ و الانس کتابٌ مااحصوا فضائل علیّ بن ابی طالبٍ؛(5)
اگر انبوه درختان (و باغها) قلم، و دریا مرکب، و تمام جنّیان حسابگر، و
تمام انسان ها نویسنده باشند قادر به شمارش فضائل علی بن ابی طالب نخواهند
بود»
و در جای دیگر پیامبر اعظم فرمود: «انّ اللّه تعالی جعل لاخی
علیٍّ فضائل لاتحصی کثرة فمن ذکر فضیلةً من فضائله مقرّابها غفر اللّه له
ما تقدّم من ذنبه و ماتأخّر؛ براستی خداوند برای برادرم علی(ع) فضائل بی
شماری قرار داده است که اگر کسی یکی از آن فضایل را از روی اعتقاد و اعتراف
بیان نماید، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می بخشد.
و من
کتب فضیلةً من فضائله لم تزل الملائکة تستغفرله ما بقی لتلک الکتابه رسم، و
من استمع فضیلةً من فضائله کفّر اللّه له الذّنوب الّتی اکتسبها بالاستماع
و من نظر الی کتابٍ من فضائله کفّر اللّه له الذّنوب الّتی اکتسبها
بالنّظر،(6)
اگر کسی یکی از فضائل آن حضرت را بنویسد، تا هنگامی
که آن نوشته باقی است، ملائکه برای او استغفار می کنند و اگر کسی یکی از
فضائل آن حضرت را بشنود، خداوند همه گناهانی را که از راه گوش انجام داده
است می بخشد، و اگر کسی به نوشته ای درباره فضائل علی(ع) نگاه کند، خداوند
تمام گناهانی که از راه چشم کرده است می پوشاند و از آن در می گذرد.»
آنچه خوبان دارند تو تنها داری
علی نه تنها اوصاف خوبان عالم را داراست و «آنچه خوبان همه دارند او تنها
دارد» بلکه اوصاف تمامی پیامبران اولواالعزم را که عصاره هستی هستند بجز
پیامبر خاتم در او جمع آمده است....ادامه مطلب را مطالعه کنید
ای کاش می شد با تو قرآن سر بگیرم
در آسمانی نگاهت پر بگیرم
ای کاش می شد امشب ای قرآن ناطق
دست شما را جای قرآن سر بگیرم
ای کاش می شد لااقل یک بار در خواب
با دست آغوشم تو را در بر بگیرم
ای کاش پایم واشود در خیمه اش تا
یک لقمه نان و عشق از دلبر بگیرم
ای کاش در تقدیر من امشب نویسند
پای تو را یک شب به چشم تر بگیرم
ای کاش می شد تا برای سجده از تو
مهری زخاک تربت مادر بگیرم
تقدیرم ای کاش این شود با تو محرم
ده روز روضه بر تن بی سر بگیرم
من عاشقم خرده ز ای کاشم مگیرید
ای کاش ها را کاش ازاین در بگیرم
موسی علیمرادی
این یازده موردی که مرور کردیم، شرایطی هستند که به ما کمک میکنند برای حضور در شبهای قدر آمادگی قلبی پیدا کنیم. هر کدام از این شرایط را به هر مقداری نداشته باشیم، به همان مقدار از فیض شبهای قدر محروم خواهیم بود. چون فیض شبهای قدر را به اندازۀ صفای قلب و سلامت قلبمان به ما عنایت میکنند.
میتوانید برای توجه بیشتر به این موضوعات، آنها را برای خودتان فهرست کنید و این فهرست را جلوی خودتان قرار دهید؛ یکی یکی مرور کنید و برای خودتان علامت بزنید که کدامیک از این شرایط را دارید و کدامیک را ندارید یا کم دارید؟ (شبیه چِکلیستی که برای سفر تهیه میکنید و در آن وسایل مورد نیاز خود را فهرست میکنید) حتی در شب قدر میتوانید به این فهرست نگاه کنید و در مناجاتهای خودتان تا صبح، اینها را به عنوان خواستههای خودتان درِ خانۀ خداوند مطرح کنید.
دربارۀ
هر کدام از این شرایط، چند دقیقه فکر کنید و قلب خودتان را به آن موضوع
متوجه کنید، تا انشاءالله یک دل آماده برای حضور در شب قدر پیدا کنید.
هرچقدر از این شرایط را که نتوانستید مهیا کنید، درِ خانۀ خدا اظهار عجز
کنید و بگویید: «خدایا! بیش از این نتوانستم برای شب قدر آمادگی پیدا کنم،
بقیهاش را خودت درست کن...»
شب دومه دوست عزیزم در این لحظات به خودت سر بزن کم و کاستی ها رو ببین خدا دنبال اینه که این شبها فقط ببخشه پس امشب رو از همه دور باش فقط برای خودت باش و توسل به اهل بیت علیهم السلام داشته باش که حال دلت خوب باشه و سال سراسر آرامش داشته باشی التماس دعا
(انتقادی داشتید خوشحال میشم بشنوم)
۱۱- مراقبت از ورود عُجب و غرور به دل/ از اینکه نمیتوانیم قدر این شب را بدانیم، اظهار عجز کنیم
نکتۀ دیگر اینکه، مراقب باشید همین آمادگی پیدا کردن برای ورود به شب قدر، موجب نشود که یک غروری به دل شما راه پیدا کند که مثلاً پیش خود بگویید: «چه خوب است که من با این آمادگی وارد شب قدر میشوم!»؛ مراقب عُجب باشید.
بعضیها که قصد دارند به زیارت کربلا و نجف اشرف بروند، از بنده میپرسند: «چگونه خودمان را به لحاظ قلبی، آمادۀ این زیارت کنیم؟» بنده گاهی از اوقات بهجای اینکه توصیههایی دربارۀ آمادگی برای حضور در حرم اهلبیت(ع) به آنها داشته باشم، یک جواب دیگری میدهم و میگویم: «اصلاً آماده نباش! بدون آمادگی برو! چون اگر بدون آمادگی بروی، انگار افتادهحالتر خواهی رفت. بگو: خدایا! من نتوانستم آماده بشوم... داشتن این حال(انکسار و افتادهحالی) بهتر از آن آمادگی است که همراه با نوعی عجب و امیدواری به آمادگی خود است»
گاهی اوقات انسانها وقتی برای کاری آماده میشوند، همین آمادگیشان، کار را خراب میکند. چون یک نوع عُجب و غرور پیدا میکنند. البته در میان عناصری که برای آمادگی جهت ورود به شب قدر بیان شد، عناصری هم وجود دارد که جلوی عُجب را میگیرد. مثلاً اینکه گفتیم: «مثل کسانی در شب قدر حضور پیدا کنید که در پروندۀ خودشان هیچ خوبیای نداشتهاند و فقط بدی و گناه داشتهاند»(بند چهارم) ولی به هر حال، از این جهت که ما ناتوان هستیم از اینکه قدر این شب را بدانیم، باید یک اظهار عجزی درِ خانۀ خداوند داشته باشیم، تا چشم دلمان به یک فضاهایی باز شود که واقعاً زندگی دیگری را برای ما رقم میزند و امکان سِیر کردن در فضاهای دیگری برایمان فراهم شود که در آن فضاها میشود بهتر تنفس کرد.