ای که مرا خوانده‌ای، راه نشانم بده ...
ماه رجب رسید.
وقتی رجب می‌آید و هنوز زنده‌ایم و نفس می‌کشیم، یعنی خدا می‌خواهد یک بار دیگر در مسیر رایحه رحمتش قرارمان دهد. این ماه فرصتی است که ما، مایی که سرتاپا گناه و تقصیریم و خیلی وقت‌ها خودمان هم به گناه و تقصیرمان واقفیم و به روی خودمان نمی‌آوریم، از خدا بخواهیم که او هم به رویمان نیاورد. اصلا خداوند این سه ماه را ویژه برای همین کار جدا کرده است. که ما یک جورهایی التماسش کنیم که به رویمان نیاورد.
آنقدر رحمت خدا در این ماه و ماه‌های شعبان و رمضان زیاد می‌شود که گاهی دیدم برخی می‌گفتند این ماه، ماه عجب است. از بس احادیث و روایات عجیب در مورد این ماه داریم که آدم واقعا باید از رحمت خدا دور افتاده باشد که این ماه‌ها را درک کند ولی نتواند از این سفره رحمت الهی توشه‌ای بردارد. بگذارید یک حدیث عجیب برایتان نقل کنم:
در حکایتی دل‌نشین از پیامبر گرامی  از زبان شخصی به نام ثوبان این چنین آمده است که: با رسول خدا(ص) در قبرستان بودیم. حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد. عرض کردم: یا رسول‌الله، چرا این‌گونه رفتار می‌کنید؟ پس آن حضرت گریه شدیدی کرد، ما هم گریه کردیم. آن‌گاه فرمود: ای ثوبان، صدای ناله اهل عذاب را شنیدم. بر آنها رحم کردم، دعا کردم و خداوند عذاب آنها را تخفیف داد. سپس فرمود: ای ثوبان! اگر کسانی از اهل این قبرستان، که در عذابند، یک روز از ماه رجب را روزه گرفته بودند و یک شب را تا صبح قیام می‌کردند و به عبادت می‌پرداختند، در قبرها معذب نمی‌شدند. (بحارالانوار، ج 97، ص 26)

اَللّهُمَّ بارِکْ لَنا فی رَجَب وَشَعْبانَ، وَبَلِّغْنا شَهْرَ رَمَضانَ، وَاَعِنّا عَلَی الصِّیامِ وَالْقِیامِ، وَحِفْظِ اللِّسانِ، وَغَضِّ الْبَصَرِ، وَلا تَجْعَلْ حَظَّنا مِنْهُ الْجُوعَ وَالْعَطَشَ